واقعیت بازار طلا و ارز را قبول کنید
به گزارش «تابناک»، سخن گفتن از بازار سکه و ارز و نوسانات آن، تقریبا به موضوع پیش پا افتادهای تبدیل شده است؛ از یک سو، واقعیت بازار نشان از آن دارد که فضای منطقی به هیچ عنوان بر این بازار حکمفرما نیست و از سوی دیگر، دولت همچنان بر موفقیت سیاستهای خود در این امر پافشاری میکند.
البته نگاهی به سخنان مسئولین دولتی، نشان میدهد تا همین جا نیز دولت از مواضع خود بسیار کوتاه آمده و به رغم آنکه تا چندی پیش، سخن از تأثیر نداشتن سیاست و مسائل خارجی بر بازار سکه و ارز میگفت، اکنون دیگر منکر این امر نمیشود.
بنا بر این گزارش، امروز محمود بهمنی با بیان اینکه سیاستهای دولت برای کنترل بازار ارز و سکه و طلا همچنان ادامه دارد، اظهار داشت: در سال گذشته، اگر بحث علمی، اقتصادی و کارشناسی وجود داشت، غیر واقعی شاهد افزایش دروغین بهای ارز و سکه و حتی طلا نبودیم؛ اکنون چگونه میشود، بهای طلا در دنیا پایین بیاید و در ایران بالا برود؟!
وی افزود: باید درون کشور و جامعه ما این مسأله روشن شود که غربیها همین را میخواهند که بگویند تحریمهای ضد ایران تأثیر گذاشته است. اما باید بدانیم این قیمتها کاذب است و بهای واقعی طلا و ارز این نیست. بهای طلا در تمام دنیا مشخص است؛ به اندازه وزن در همه جای دنیا طلا خرید و فروش میشود و قیمت واقعی آن بر پایه اونس جهانی است.
بهمنی در ادامه تأکید کرد: سیاستهای ما برای کاهش قیمتها ـ که در چند ماه گذشته اعمال شد ـ به خوبی جواب داد و این سیاستها برای کنترل قیمتها همچنان ادامه خواهد داشت.
یک کلام حرف حساب!
اشاره محمود بهمنی به اینکه «چطور میشود که قیمت طلا در دنیا پایین بیاید و در ایران بالا برود؟» جای تشکر دارد. تا همین اندازه که مسئولان به غیر منطقی بودن بازار سکه و ارز در درون کشور اذعان میکنند، بسیار قابل توجه و «مسئولانه» است.
اما بهتر است کمی این جمله آقای بهمنی را زیر ذره بین برده و بیشتر درباره بیمنطقی بازار سکه و ارز در درون کشور سخن بگوییم.
اصولا بر پایه منطق اقتصادی، بهای جهانی هر اونس طلا، تابعی از قوت و ضعف قیمت دلار است و تقریبا هر شخصی که بازار دلار و طلا را دنبال کرده باشد، به راحتی رابطه و وابستگی شدید و در جهت معکوس دلار و طلا را درک خواهد کرد. هرچند رابطه عکس دلار و طلا در مدت زمانی بلند مشخص میشود، این امر درباره بهای طلا و ریال هم درست است.
دلیل این امر که ارزش دلار و طلا در جهت عکس حرکت میکند، به این دلیل است که طلا نیز یک ارز تلقی میشود؛ بنابراین، تابعی از رابطه دلار با دیگر ارزهاست؛ به عبارتی، ارزش طلا تابعی از قدرت دلار در مقابل دیگر ارزها (از جمله خود طلا) است. در نتیجه زمانی که دلار ضعیف شود، قیمت طلا بالا خواهد رفت و بالعکس.
با زبانی سادهتر، اگر یک واحد طلا معادل یک دلار در نظر گرفته شود، چنانچه قدرت دلار به میزان یک دهم تضعیف شود، بهای طلا معادل یک دهم افزایش خواهد داشت. بر این اساس طلا معادل ۱. ۱ دلار خواهد بود. البته این رابطه به این دقت نیست و درصد تغییرات ممکن است، بسیار متفاوت باشد.
این امر در چندین سال به اثبات رسیده است. البته زمانهایی نیز بوده که این رابطه به هم خورده که نمونه آن، ماه می تا نوامبر ۲۰۰۵ بوده است؛ هرچند این مدت بسیار کوتاه بوده و سرانجام دوباره رابطه اصلی برقرار شده است.
با این مقدمه، بازگردیم به سخنان محمود بهمنی؛ چگونه میشود که بهای طلا در بازار جهانی در حال سقوط باشد و در ایران در حال افزایش؟ در حالی که بهای طلا در ایران بایستی معادل بهای جهانی آن باشد، نه بیش از آن!
در جایی که بهای جهانی طلا در حال سقوط است، یعنی دلار در حال قوت گرفتن است؛ بنابراین، ارزش ریال (و دیگر ارزها) در برابر دلار در حال سقوط است. در واقع محمود بهمنی یک نکته را درنظر نگرفته و پرسش باید این گونه مطرح شود: چطور ارزش دلار و طلا در بازار ایران با هم افزایش مییابد، در حالی که این دو رابطه عکس دارند؟!
اگر دلار گران شده، پس طلا بایستی ارزان شود و اگر طلا گران شده، یعنی دلار ضعیف شده؛ پس چرا این گونه نیست؟
این امر واقعا شگفتانگیز بوده و البته دلیل آن، کاملا مشخص است. بازار طلا و ارز در ایران تابعی از منطق اقتصادی و سیاستهای اقتصادی دولت نیست، بلکه وابسته به رخدادهای سیاسی در درون و بیرون کشور است. مسلما خود محمود بهمنی نیز از این امر آگاهی کافی دارد؛ آنجا که میگوید: این قیمتها کاذب است و بهای واقعی طلا و ارز این نیست؛ افزون بر این که سقوط شدید ارزش ریال نیز نباید فراموش شود.
اما شگفتی ما از این است که در همین حال و با اذعان به این امر، محمود بهمنی اظهار میکند که سیاستهای ما برای کاهش قیمتها ـ که در چند ماه گذشته اعمال شد ـ به خوبی پاسخ داد و این سیاستها برای کنترل قیمتها، همچنان ادامه خواهد داشت.
رصد چند روز اخیر قیمتها در بازار طلا وارز، شاهد خوبی برای این ادعای آقای بهمنی است. بهای دلار امروز به ۱۸۲۱ تومان رسیده و سکه تمام بهار طرح قدیم به ۶۹۲ هزار تومان! امروز ۳۱ خرداد ماه ۱۳۹۱، یک روز پس از مذاکرات ایران و ۵ + ۱ است.
هماکنون پرسش اصلی اینجاست: اگر دولت اذعان دارد که قیمتها واقعی نیست و دروغین است و اگر روند بازار خلاف ادعاهای محمود بهمنی است، چگونه میتوان از موفقیت سیاستهای دولت برای کنترل این بازار سخن گفت؟
گویا، محمود بهمنی و دولت باید یک بار و برای همیشه این واقعیت را بپذیرند که بازار ارز و طلا از دست ایشان بیرون است؛ بنابراین، تنها در این صورت و با پذیرش مشکل اصلی است که میتوان برای آینده برنامهریزی و اقدام کرد. البته تا جایی که دولت نمیپذیرد هماکنون بازار تابعی از سیاستهای اقتصادی و پولی و مالی نیست، نمیتوان هیچ امیدی به حل این معضل داشت؛ به عبارتی، دولت در بازار ارز و طلا، سیبل اشتباه را هدف گرفته است و در یک سطح عقبتر سیاستگذاری میکند.