مقالات

نرخ ارز در کنترل اعتدال گرایان


19/07/1392 اقتصاد ایران

یادداشت اقتصادی مجید اصلی مدیر مانیمکس استرالیا چاپ شده در شماره جدید هفته نامه ایران چاپ سیدنی

در روزهای اخیر پس از یک دوره نسبتا کوتاه با ثبات در نرخ ارز شاهد بازگشت مجدد انتظارات احساسی درباره نرخ ارز بوده ایم. رفتارهای هیجانی در یک ماه گذشته با افزایش تنش ها پیرامون بحران سوریه پیش بینی دلار 4000 تومانی را داشت و به فاصله چند روز با مصاحبه های سیاسی رئیس جمهور و سفر وی به سارمان ملل و گمانه زنی های سیاسی انتظار دلار 1500 تومانی را زمزمه می کرد.

در این نوشتار پرسش های اساسی پیرامون نرخ ارز در ایران را مرور می کنیم.

 

1- چرا نرخ ارز در ایران گران شد؟

تقریبا تمامی اقتصاددانان و کارشناسان ارزی و مالی معتقدند که جهش تاریخی نرخ ارز در بازار ایران در بستری از مجموع عوامل اقتصادی و سیاسی و شرایط داخلی و خارجی ایجاد شد. کنترل طولانی مدت دولتی بر نرخ ارز با پشتوانه درامدهای نفتی سالها اقتصاد بیمار ایران را سرپا نگهداشته بود و با کوچکترین تلنگر ناشی از قطع درامدهای نفتی و تحریم شریان های پولی و مالی ایران با دنیای خارج ، انفجار در نرخ ارز را مهیا ساخت.

بر این اساس سیاست های نادرست پولی و مالی در مجموعه اقتصادی دولت قبل، فشار تورمی سهمگین انباشته شده طی سالهای متمادی، رانت و فساد عظیم ایجاد شده ناشی از تغییرات نرخ ارز و جذابیت فعالیت های سوداگرانه و سیل عظیم نقدینگی در دسترس مردم در کنار تحریم های بین المللی از جمله علل اصلی کاهش چشمگیر نرخ ارز در اقتصاد ایران طی سالهای گذشته بوده است.

 

2- آیا امکان بازگشت نرخ ارز به سال 90 وجود دارد؟

در صورتی که پرسش قبلی را به درستی و با دقت مرور کرده باشیم ، یافتن پاسخ این سوال چندان مشکل نیست.

باید پذیرفت که سرچشمه نرخ ارز در جریان های خارج و بین المللی خلاصه نمی شود که بیشتر بر مجموعه سیاستهای پولی و بنیادهای اقتصادی داخلی استوار است.

در اقتصادهای محکم و با ثبات با پشتوانه مالی قابل اتکا، نقش محرک های خارجی نسبتا کم رنگ تر می شود و در اقتصادهای لرزان و تک محصولی همچون ایران که عمده منابع آن را فروش نفت و درآمدهای حاصل از ان می سازند و هرگونه عومل خارجی ورود شریان پولی خارج به داخل را تهدید می کند، نقش عومل خارجی و بین المللی پررنگ تر می شود.

با این پیش فرض باید پذیرفت که ساده انگارانه است که انتظار داشته باشیم حتی با قطع کامل تحریم های بین المللی، نرخ ارز به سطح قبلی سال 92 یعنی همان محدوده 1000 تومان برگردد. اقتصاد ایران در سالهای گذشته نرخ تورم رسمی حدود 40 درصد در سال را تجربه کرده است و تنها همین عامل، می تواند ما را مجاب کند که هرگز نمی توانیم انتظار بازگشت به شرایط قبل را داشته باشیم . بازگشتی که هرگز در اقتصاد ایران اتفاق نیفتاده است. اکنون علاوه بر نقش ارز در مبادلات بین المللی به دلیل فعالیت های سفته بازانه، دلار خود به عنوان یک کالای سرمایه ای در دستان بسیاری از مردم به عنوان پشتوانه نگهداری می شود. همین عامل کافیست که هرگز انتظار برگشت قیمت ارز را نداشته باشیم.

 

3- نرخ واقعی ارز در شرایط کنونی چست ؟

دولت یازدهم به نظر با سیاست اعتدال گرایانه سعی در پذیرش واقعیت های اقتصادی و سیاسی دارد و تلاش می کند به دور از احساسات و افراط و تفریط بیشتر بر ثبات نرخ ارز تمرکز داشته باشد تا بر هدایت نرخ ارز به سمت اعداد خاص بالاتر یا پایین تر.

رئیس کل جدید بانک مرکزی با واقع بینی از همان روزهای نخست نرخ پایه ای حدود 3200 تومانی را برای نرخ ارز قابل قبول و منطقی اعلام کرده بود و در روزهای گذشته به محض بروز هیجان های ارزی و کاهش نرخ ارز مجددا بر عزم بانک مرکزی برای جلوگیری از کاهش بیشتر نرخ ارز تاکید کرده است. از دیگر سو سخنگوی اقتصادی دولت نیز به تازگی بر ثبات نرخ ارز تاکید کرده است. فارغ از رویدادهای سیاسی که بایستی منتظر اثرات واقعی آن بر اقتصاد داخلی در میان مدت و یا بیشتر بود، واقعیت های کنونی اقتصادی ایران، نوسان در محدوده 3000 تومان را برای نرخ پایه دلارآمریکا در برابر ریال ایران منطقی، قابل اتکا و در دسترس نشان می دهد.

گشایش های سیاسی، رفع تحریم ها و لبخندهای دیپلماتیک برای تاثیر واقعی و ماندگار بر نرخ ارز، بایستی در یک دوره منطقی با سیاستهای درست اقتصادی و رونق تولید و تجارت داخلی و کنترل تورم و آرامش سیاسی داخلی ترکیب شوند تا بتوان انتظار تغییر اساسی در نرخ ارز را در ماه ها یا حتی سالهای آینده داشت.